ژتون قرمز من
ژتون قرمز من در یک نگاه
:- برندهی جایزهی پن فاکنر
- برندهی جایزهی کتاب سال کالیفرنیا
- نامزد نهایی جایزهی من بوکر
- پی بردن به راز اتفاقات عجیبی کودکی
ژتون قرمز من
رمان «ژتون قرمز من» از آن جایی شروع میشود که «رزمری کوک» دختر بیست و دوساله و دانشجوی سال پنجم دانشگاه، که شخصیت اصلی داستان است برای خوردن ناهار به کافه تریای دانشگاه می رود. در پی درگیری پیش آمده در کافه تریا، اشتباهاً رزمری را به اداره پلیس میبرند و این موضع باعث میشود پدر رزمری از موضوع باخبر شده و با نطقهای همیشگی به اداره پلیس برود تا رزمری را بیرون بیاورد. در ازای این کار او باید تعطیلات شکرگزاری را با خانواده میگذراند. خانوادهای که حالا مدتی بود منهدم شده. این کار خیلی سخت تر از حبس کشیدن بود. در کودکی رزمری اتفاقات عجیبی افتاده بود، از جمله ناپدید شدن خواهر دوقلویش و رفتن برادرش از خانه که او هیچ اطلاعاتی از چرایی این اتفاقات نداشت. در ادامهی داستان او تلاش دارد راز و رمز گذشتهی خود را پیدا کند. کارن جوی فاولر با طنزی پخته این کتاب را نوشته و خوشبختانه این موضوع در ترجمهی فارسی نیز حفظ شده و تاثیر خود را میگذارد. به علاوه میتوان ریشههایی از روان شناسی را در داستان یافت چراکه پدر کارن جوی فاولر نویسنده کتاب، استاد روانشناسی دانشگاه بود و کارن از پدرش تاثیرات زیادی گرفته که در بطن داستان هایش مشهود است.
ژتون قرمز من در سال ۲۰۱۴ برندهی جایزهی پن فاکنر شده است، در همان سال نامزد نهایی جایزه من بوکر هم شده بود و در نهایت جایزه بهترین کتاب سال کالیفرنیا را از آن خود کرد. این رمان در انتشارات نیماژ با ترجمهی ثنا نصری هم اکنون به چاپ سوم رسیده. کارن جوی فاولر، «باشگاه کتاب خوانی جین آستین» را نیز نوشته که توسط همین مترجم و انتشارات چاپ شده است.
در بخش هایی از این کتاب میخوانیم:
«پدر و مادرم، که هم چنان خرج و مخارجم را میپرداختند، از دستم شاکی یودند. آن روزها مادرم خیلی از دستم عصبانی بود. خودش را محق میدانست و این عصبانیت برایش در حکم دارویی تقویتی عمل میکرد که باعث سرزندگیاش میشد. اخیراً اعلام کرده بود که دیگر مترجم و میانجی بین من و پدر نخواهد بود. از آن به بعد من و پدر به ندرت با هم حرف میزدیم. البته یادم نمیآید که این موضوع چندان برایم مهم بوده باشد. در دل هر بده بستانی با او درسی نهفته بود. مثل هسته در دل گیلاس. تا همین امروز هم وقتی اصطلاح روش سقراطی را میشنوم، دلم میخواهد یک نفر را گاز بگیرم.»
«ظرفها افتادند زمین و شکستند. سس گوجه و نوشابه ریخت روی تکههای شکسته. باید موزیکی در پس زمینه پخش میشد، چرا که همیشه آهنگی در پس زمینه هست. روی تمام زندگیمان موسیقی گذاشته شده (و اغلب آن قدر کنایهآمیز است که نمیتواند اتفاقی باشد. البته این فقط تصور من است). اما راستش یادم نمیآید چه موزیکی. شاید فقط سکوتی مطبوع بود و برق روغن روی گریل.»
ژتون قرمز من
انتشارات نیماژ
کارن جوی فاولر
ثنا نصاری
بزرگسال
رقعی
1397
311
3
تک جلدی
9786003670709