نقد و بررسی
ژرمینال
شاید برای بعضیها این سوال پیش آمده باشد که اولین جوایز نوبل ادبیات را چه کسانی بردهاند یا نامزد دریافت آنها شدهاند؟ خب، امیل زولا نویسندهای است که هم در دوره اول و هم در دوره دوم جایزهی نوبل ادبیات، نامزد دریافت آن شد! رمان ژرمینال نیز یکی از بزرگترین شاهکارهای این نویسندهی فرانسوی است که در واقع جلد سیزدهم از مجموعهی 20 جلدی معروف زولا، به نام روگن ماکار است و اولین بار در سال 1885 منتشر شد.
مجموعهی روگن ماکار داستان زندگی خانوادهی روگن ماکار را در دوران امپراتوری دوم فرانسه روایت میکند. رمان ژرمینال نیز یکی از بهترین قسمتهای این مجموعه است که در بیشتر از 100 کشور دنیا ترجمه و چاپ شده است و 5 فیلم نیز از روی آن اقتباس و ساخته شده است.
عمدهی شهرت امیل زولا به دلیل سبک خاص نوشتههای او یعنی ناتورالیسم (طبیعتگرایی) است؛ زیرا او را یکی از پایهگذاران و افراد بسیار موثر بر این مکتب ادبی میدانند. ناتورالیسم را میتوان شرحی تیره و تلخ از طبیعت، خلق و خوی و غرایز انسان در دنیا دانست. کتاب ژرمینال نیز دارای فضایی تیره و تاریک و بسیار تلخ در باب فقر، ظلم، سرمایهداری، شورش و انقلاب است. امیل زولا به طرز باورنکردنیای میتواند شما را در تلخترین اوجهای این داستان بخنداند؛ اما با خندهای بسیار تلخ.
داستان کلیِ ژرمینال در مورد اعتصاب و شورش کارکنان معدنِ زغالسنگ در فرانسه، علیه ظلم نظام سرمایهداری است. نام ژرمینال نیز به زیبایی تداعیگر این موضوع است، زیرا این واژه در فرانسوی از ریشهی روییدن و جوانهزدن گرفته شده است و معنای ماه اول بهار را میدهد.
فردی به نام "اتیین لانتییه" شخصیت اصلی رمان، به تازگی در معدن زغالسنگی در منطقهی مونسو فرانسه شروع به کار میکند. او در همان ابتدا فردی به نام "ماهو" را ملاقات کرده که از معدنچیان با سابقهای است که اجداد او نسل اندر نسل در آنجا کار کردهاند. هستهی اصلی داستان را ماهو و خانوادهاش به همراه اتیین تشکیل میدهند. اتیین فردی سرکش و عصیانگر است که با مشاهدهی وضع اسفبار زندگی کارکنان معدن و ظلم اربابان آنها، مقدمات اعتصاب و قیام را کمکم پیریزی میکند.
زولا با توصیفات بینهایت دقیق و هولناک از وضعیت زندگی کارگران و واکنش صاحبانِ معدن به تحرکات آنها، تصویری تلخ و تاریک و بسیار واقعگرایانه از یکی از بزرگترین معضلات قرن بیستم ارائه میدهد. یکی از جذابیتهای این رمان، قصهی فرعیِ عاشقانهی رمان است که در دوگانهی خوشبختی فردی و یا خوشبختی اجتماعی در تعلیق است.
از دیگر آثار امیل زولا میتوان به کتاب «شکست» با ترجمهی فرهاد غبرایی و «فتح پلاسان» با ترجمهی هوشنگ امیرمکری اشاره کرد که هر دو کتاب عضوی از مجموعهی روگن ماکار زولا هستند و توسط نشر نیلوفر به چاپ رسیدهاند. سروش حبیبی نیز یکی از بهترین مترجمان زبان روسی به فارسی است که ترجمهی آثار بزرگی مانند «جنگ و صلح» را در کارنامهی خود دارد.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«زن ماهو که مدتی ساکت مانده بود، چنانکه از خوابی بیدار شده باشد گفت: باز کاشکی وعدههای کشیشا درست بود و فقیر و بیچارهها دستکم اون دنیا دستشون به جایی بند بود. گفتهاش با قهقههی خندهای بریده شد. حتی بچهها شانه بالا میانداختند. این حرفها برای همه حکم باد را داشت. کسی به آنها اعتقادی نداشت. از ارواح معدن خوفی پنهان در دل داشتند اما آسمان برایشان خالی بود و ترسی در دلشان القا نمیکرد. ماهو با غیظ گفت: اه، کشیشا! اگه خودشون به این حرفا اعتقادی داشتن کمتر میخوردن و بیشتر کار میکردن تا اون بالا جایی برا خودشون دست و پا کنن. نه باباجون، آدم وقتی مُرد دیگه مُرده!»
«میدونین، بدی کار اون وقتیست که آدم تو دلش میگه اینه که هست و عوضم نمیشه. آدم وقتی جوونه خیال میکنه نوبت خوشبختی هم میرسه. دلش پرِ امیده. اما بعد بدبختی رو بدبختی میآد. آدم وسط مصیبت گیر میکنه. من بدیِ هیچکسو نمیخوام، اما بعضی وقت ها میشه که طاقتم از این همه ظلم تموم میشه.»
«دستمزد کارگرا بنا به قانون مِفرَغ، به کمترین مقدار ممکن، معین میشه. این حداقل مقداریه که کارگرا نون خالی بخورن و بچه درست کنن. اگه از این مقدار کمتر بشه، کارگرا از گرسنگی میمیرن و تقاضای نیروی کار زیاد میشه و دستمزد بالا میره. اگه از این مقدار بالاتر بره عرضهی نیروی کار زیاد میشه و دستمزد پایین میآد. این تعادلِ شکمای خالیه. محکومیت دائمی به شکنجهی کار و درد گرسنگی!»
مفید بود؟
0
0
بیشتر
کمتر