کوه پنجم
کوه پنجم در یک نگاه
:- داستانی عرفانی
- ادبیات برزیل
- اثر دیگری از نویسندهی کیمیاگر
- داستان یک پیامبر به نام ایلیا
کوه پنجم
پائولو کوئیلو نویسندهی پرآوازهای ست که آثارش در تمام جهان مخاطب دارد. سبک نوشتار او منحصر به فرد بوده و پر از معنا و فکر است. کوئیلو میتواند به خوبی به مسائل عرفانی بپردازد و آنها را با داستان بیامیزد، بدین سان مخاطبش را هم با داستانی دلنشین همراه میکند و هم دانههایی از عرفان و فلسفه در ذهنش میکارد.
رمان کوه پنجم نیز اثری عرفانی است که به زندگی پیامبری به نام “ایلیا” میپردازد. در روزگاری که ایلیا زیست میکرد، پادشاه دستور قتل تمام پیامبران را صادر نمود و ایلیا برای حفظ جان خودش راهی سفر شد. سفری که به لبنان رسید و اتفاقات جدیدی را برای ایلیا رقم زد. این رمان نگاهی بسیار عمیق دارد و به پرسشهای بسیاری پاسخ میدهد.
رمان کوه پنجم را شاید نتوان یک نفس سریع تا پایان خواند؛ چرا که هر صفحهی آن دارای مفهومی ست که در اثر تامل و تعمق دیده و به خاطر سپرده میشود. این کتاب هم همانند دیگر آثار پائولو کوئیلو تاریخ مصرف ندارد و حتی سالها پس از انتشار آن، میتوان با خواندنش آن را با روزگار کنونی تطبیق داد و از آن آموخت.
این رمان عرفانی را حسین نعیمی به فارسی برگردانده. او بسیاری از آثار دیگر پائولو کوئیلو را هم چون «کیمیاگر»، «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد»، «زائر کوم پوستل»، «سلحشور نور» و «کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم» که همگی آنها در انتشارات ثالث به چاپ رسیده اند، ترجمه کرده است. کوئیلو آثار دیگری نیز دارد که توسط دیگر نشرها چاپ شده است همانند: «عشق ورای ایمان»، «مکتوب»، «هیپی»، «جاسوس» و «عشق».
«کاهن اعظم نیایش و ستایش خود را نثار خورشید در حال طلوع کرد و از خدای توفان و الهه حیوانات تقاضا کرد دیوانگان را ببخشایند. صبح آن روز، به او خبر داده شده بود که ایلیا، پسر بیوه زن را از دنیای مردگان بازگردانیده است. تمامی مردم شهر، به وحشت افتاده و هیجان زده شده بودند، اهالی شهر بر این باور بودند که مرد اسرائیلی نیروی خود را از خدایان کوه پنجم گرفته، اگر این چنین باشد، بعد از این، نابود کردنش بسیار مشکلتر خواهد شد، ولی به خود گفت: «زمانش فرا خواهد رسید» و خدایان فرصت کشتن این مرد را به او خواهند داد، ولی حضور آشوریان در مدخل دره یک علامت بود. بنا بر این خشم الهی، دلیل دیگری میتوانست داشته باشد، چرا صلح و آرامشی که طی قرنها در این سرزمین حاکم بود چنین خاتمه مییابد؟ کاهن جواب این سوال را نیک میدانست: به خاطر کشفی که در «بیبلوس» شده بود.»
«سعی کردم در زندگی به عشق روی آورم. با این وصف، هم اکنون، عشق را در مقابل خود داشت، به یقین، عشق آن جا بود، تنها کافی بود که از آن فرار نکند، ولی ایلیا فقط یک اندیشه از سر میگذراند: “هر چه زودتر آن را فراموش کند.”»
«خدا کیست؟ آیا «او» است که شمشیر به دست سربازانی میدهد که در حال کشتن مردان با ایمان و معتقد به پیشوایان ما هستند؟ آیا «او» است که یک شاهزاده خارجی را بر اریکهی قدرت در سرزمین ما مینشاند تا این بدبختی و بلایا را بر سر نسل ما فرو ریزد؟ آیا خداست که بیگناهان، مومنان و آنهایی را که پیرو آئین موسا هستند میکشد؟»
«خداوند همه کاری میتواند بکند. اگر «او» خود را محدود به اموری میکرد که ما «خوب» مینامیم، نمیتوانستیم «او» را قادر متعادل بدانیم چون «او» فقط قادر به قسمتی از امور کاینات بود، بنابراین میبایست «پدیده ای» برتر، مراقب رفتار و کردار «او» باشد که در این صورت، من چنین «پدیده ای» برتر را میپرستیدم.»
کوه پنجم
انتشارات ثالث
پائولو کوئیلو
حسین نعیمی
بزرگسال
رقعی
1397
336
12
تک جلدی
9789646404311
برزیل