گرگ دریا
گرگ دریا در یک نگاه
:- داستان روانشناسانه، ماجراجویانه، داستان دریایی
- از اولین نمونه های رمان علمی تخیلی
- بر اساس تجربیات واقعی نویسنده
- رمانی با درون مایه های فلسفی و انتقادی
گرگ دریا
«گرگ دریا» یک رمان ماجراجویانه و روان شناختی از جک لندن، نویسنده آمریکایی است که در سال ۱۹۰۴ منتشر شد. قهرمان کتاب مردی به نام «همفری ون ویدن» است که به عنوان یک منتقد ادبی فعالیت می کند و در طی یک سفر دریایی، گرفتار طوفان اقیانوسی می شود اما به طرز معجزه آسایی نجات می یابد.
اولین چاپ رمان «گرگ دریا» با چهل هزار نسخه بلافاصله قبل از انتشار فروخته شد. از نظر بسیاری از منتقدان، آفرینش رمان عظیمی چون «گرگ دریا» و تراشیدن و تنظیم شخصیت آنتاگونیستی (ضد قهرمان) چون «ولف لارسن»، به عنوان تنها دستاورد یک نویسنده در عمر هنری اش کافی است. با این وجود، جک لندن به طور پیوسته در طول زندگی اش نوشت و منتشر کرد. او حدود ۵۰ کتاب داستانی و غیرداستانی را در ۱۷ سال تکمیل کرد و در آن زمان به پردرآمد ترین نویسنده در ایالات متحده آمریکا تبدیل شد.
«جان گریفیث جک لندن (۱۲ ژانویه ۱۸۷۶ – ۲۲ نوامبر ۱۹۱۶)» رماننویس، روزنامهنگار و فعال اجتماعی آمریکایی بود. در زمانه ای که صنعت چاپ پیشرفت چشمگیری کرده و در دنیای رو به رشد، مجلات تجاری پیشرو بودند؛ آقای جک لندن یکی از اولین نویسندگان داستانی بود که شهرت جهانی به دست آورد و ثروت هنگفتی را تنها از نوشتن داستان کسب کرد.
جک لندن یکی از اعضای گروه ادبی رادیکال «جمعیت» در سانفرانسیسکو و مدافع پرشور اتحادیه سازی، سوسیالیسم و حقوق کارگران بود. او چندین اثر قدرتمند در رابطه با این موضوعات نوشت؛ مانند رمان دیستوپیایی (پادآرمانشهری) به نام «پاشنه آهنین (۱۹۰۸)» که پیشگویی از تسلط فاشیسم بر جهان بود و یک گزارش افشاگرانه غیرداستانی به نام «تهی دستان (۱۹۰۳)».
آثار جک لندن روایتی از سختی های زندگی در آمریکای اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است، تصویر دقیق و پر از جزییاتی که وی از آن جامعه به مخاطب نشان می دهد، منبعی برای شناخت و مطالعه مردم آمریکا است. از مشخصه های اصلی قلم او، لحن انقلابی، پرده برداری از ظلم و ستم و دعوت به عدالت است.
او به سبک رئالیسم و ناتورالیسم می نوشت و داستان هایش معطوف به اجتماع و زیست اجتماعی انسان است. نوشته های لندن اغلب تصویری روشن از مناظر طبیعی و یا توصیف زندگی اجتماعی مردم تنگدست و محروم ارائه می دهد، که نوعی از حس همدلی و همدردی را بر می انگیزد.
«جک لندن» برای نوشتن رمان «گرگ دریا» از تجربیات دریانوردی خود بهره گرفت. او سال های بسیاری را بر روی عرشه کشتی های صیادی کار کرده، به صید صدف پرداخت بود و حتی مدتی هم به کار در کارخانه کنسرو سازی مشغول شد. لندن برای خلق شخصیت های قدرتمند رمانش، از افراد حقیقی که در زندگی می شناخت الهام گرفت؛ آن ها را بسط داد، تا موفق شد شاهکاری از دل آن بیرون بکشد. به عنوان مثال شخصیت «لارسن» به ملوان واقعی شناخته شده لندن، «کاپیتان الکس مک لین» نسبت داده شده که آن زمان در آلاسکا قایق رانی می کرد. همچنین آن شخصیت، مانند خود جک لندن، دانشمندی خودآموخته بود و از این جهت با خود لندن مقایسه می شود.
قصد لندن از نوشتن رمان «گرگ دریا» حمله ای به فلسفه ابرمرد نیچه بود. همچنین در این رمان به دانشمندان و بزرگانی چون شوپنهاور، نیچه، هربرت اسپنسر، چارلز داروین، عمر خیام و شکسپیر و جان میلتون اشاره شده است.
داستان رمان «گرگ دریا» ماجرای روشنفکری به نام «همفری ون ویدن» را روایت می کند که با قرار گرفتن در معرض ظلم و بی رحمی، اجباراً تبدیل به شخصیتی متکی به خود و قوی می شود. داستان از آنجایی شروع می شود که کشتی مارتینز که او سوار بر آن شده است تا به مقصد سانفرانسیسکو برود، در مه با کشتی دیگری برخورد می کند و غرق می شود. او در خلیج سرگردان می شود و در نهایت توسط کاپیتان «ولف لارسن» نجات می یابد.
لارسن کاپیتان یک کشتی شکار فوک به نام گوست است. او که مردی وحشی و بدبین و در عین حال بسیار باهوش است، بر کشتی خود حکمرانی می کند و با کمک قدرت بدنی فوق العاده ای که دارد، خدمه را به وحشت می اندازد. کاپیتان، ون ویدن را مجبور به کارگری روی عرشه کشتی میکند و او را به کارهای پست وا می دارد. او ناچار است یاد بگیرد که برای محافظت از خود در برابر خدمه وحشی، مبارزه کند. داستان در جایی اوج می گیرد که یک زن وارد کشتی می شود…
برخی از مشهورترین آثار جک لندن عبارتند از: رمان های «آوای وحش (۱۹۰۳)»، «سپید دندان (۱۹۰۶)»، «طاعون سرخ (۱۹۱۲)»، و همچنین داستان های کوتاه «در تلاش برای آتش»، «حماسه شمال» و «عشق به زندگی».
رمان «گرگ دریا » توسط انتشارات علمی فرهنگی منتشر و به دست آقای «جواد پیمان» ترجمه شده است. از دیگر ترجمه های آقای پیمان می توان به کتاب های «خداوندگار مگس ها» از نشر امیر کبیر و «لیر شاه» از انتشارات علمی فرهنگی، اشاره کرد.
«آخرین رشته ارتباط او باد نیا قطع شد، اما هنوز در میان توده گوشت و پوست زنده بود. جان و روان آن مرد، عجیب زنده بود و پیرامونش را دیوارهای پوست و گوشت و استخوان های مرده گرفته بود. نمی دانم تا کی آن همه هوش و ذکاوت خارق العاده وسیع زنده بود. بی حر کت بودن بدنش ما را متقاعد ساخت که او مرده است. اما من بخوبی می دانم که روان وى در آن سکوت و ظلمتی که جسمش برایش فراهم کرده بود می سوخت و می ساخت. اما نه! بی شك جان او از بدنش جدا شده بود. من از آن شخص با آن خصوصیات عجیب روحانی و جسمانی هیچ اطلاع واقعی ندارم. آن روان شرک و مدهش بدن را نمی شناخت دنیا را قبول نداشت. فقط خودش را می شناخت و یگانه همدم ویار شفیقش دریای ظلمانی عمیق و کران تا بکرانی بود که او در آن غوطه میخورد !»
«در يک چنان معرکه هولناک آن همه خونسردی و آرامش واقعا حيرت انگیز بود! او سرنوشت را با آنچه در دل داشت استقبال می نمود و قدم به قدم پا به پای آن می رفت و با کمال خونسردی ضرباتی که بر پیکر زندگی و هستیش کوفته میشد تحمل می نمود! همانطور که به آرنج خود تکیه کرده بود نگاه آرام خیال انگیزی به ما و به کشتی ما انداخته بود تو گویی می خواست بفهمد که کدام نقطه از کشتی ما مورد اصابت کشتی او قرار خواهد گرفت و به فریاد غضب آلود ناخدای ما که می گفت: عاقبت آنچه نباید بکنی کردی! کوچکترین اعتنا و توجه نمیکرد!»
«از خود پرسیدم آن نگاهش برای چه بود؟ آیا چشمان ما بر خلاف اراده، خود بخود با هم صحبت میکردند؟ من خوب می دانستم که چشمان من بدون آنکه خود آ گاه باشم و آن ها را رام کنم با چشمان ماد گفتگو می کردند. ولی آیا ماد آرزوی دل مرا درآ نها هم دیده بود که با چشمانش به من پاسخ میداد؟ آن نگاه های عشوه گر و آن اشعه شعله ور و رقصان که در چشمانش می دیدم. صحبت چشمان عشاق چه می توانست باشد. ولی این هم نبود،نه، امکان نداشت آن باشد. من هنوز زبان چشم ها را نیاموخته بودم. فقط كتاب خوانده بودم و بس. و حال یکمرتبه عاشق شده بودم. من در عشق او سوختم و ساختم و آن را تحمل کردم و بالاخره روزی بر آن چیره شدم.»
گرگ دریا
انتشارات علمی و فرهنگی
جک لندن
جواد پیمان
بزرگسال
رقعی
1399
378
4
تک جلدی
9786001215490
تاریخی, ماجراجویی
ناتورالیسم
امریکا