نقد و بررسی
اوضاع خیلی خراب است!
کتاب «اوضاع خیلی خراب است» با عنوان فرعی «کتابی درباره امید»، یک اثر غیر داستانی انگیزشی در حوزه خودیاری و توسعه فردی است که توسط نویسنده مشهور آمریکایی آقای مارک منسن نگاشته شده است. آقای منسون که پیش از این به خاطر نوشتن کتاب «هنر ظریف رهایی از دغدغه ها» به شهرت جهانی دست یافته بود، با نگارش اثر جدید ترش که سومین کتاب منتشر شده از وی و دنباله ای از مجموعه کتاب های انگیزشی او می باشد، بار دیگر نام خود را بر سر زبان ها انداخت.
این کتاب تحسین برانگیز که برای اولین بار در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، بلافاصله با استقبال گسترده عموم خوانندگان و طرفداران منسون مواجه گشت و جزو آثار برتر انگیزشی سال و پرفروش ترین کتاب های غیر داستانی قرار گرفت. شهرت این کتاب علاوه بر آمریکا در سراسر جهان نیز گسترش یافته و در نتیجه، به زبان های مختلفی ترجمه شده است.
کتاب اوضاع خیلی خراب است، در دو بخش اصلی با عناوین «امید» و «اوضاع خیلی خراب است » و 9 فصل توضیحی نوشته شده است. نویسنده در بخش اول درباره امید سخن می گوید و معتقد است مهم نیست در چه شرایطی باشیم، همه ما به زندگی بهتر امیدواریم. در بخش اول کتاب اوضاع خیلی خراب است، منسون خواننده را به گشت و گذار در دنیای «امید» می برد.
اینکه امید از کجا می آید، چگونه آن را می سازیم، چگونه آن را از دست می دهیم و البته، در تمام این مدت اذعان می کنیم که وجود ما هیچ معنایی ندارد، به همین دلیل است که در وهله اول به امید نیاز داریم. کتاب آقای منسون سعی می کند تا تمام دام های زندگی روزمره ما را آشکار کند. تله هایی که خودمان در تلاش بی پایان مان برای بهتر کردن زندگی مان ایجاد کرده ایم. تناقضی چون اینکه: ما جامعه ای ایجاد کرده ایم که در آن می خواهیم زندگی خود را بهبود ببخشیم. با این حال، همین پیشرفت چیزی است که ما را بسیار افسرده می کند.
در بخش دوم کتاب، منسون نگاه خود را معطوف حوادث ناگوار بی پایانی می کند که در دنیای اطراف ما اتفاق می افتد. او با استناد به مجموعه تحقیقات روان شناختی درباره این موضوعات، و همچنین با الهام از خرد فیلسوفانی مانند افلاطون، نیچه و تام ویتس، دین و سیاست را کالبد شکافی کرده؛ به روابط ما با پول، سرگرمی و اینترنت نگاه می کند، و نشان می دهد که چقدر یک چیز خوب مانند هوش مصنوعی می تواند تهدید کننده باشد.
شش درس کلیدی کتاب اوضاع خیلی خراب است:
- نقطه مقابل شادی، خشم یا غم نیست.
- انسان دارای دو مغز عاطفی و منطقی است که باید باهم کار کنند و نمی توان یک بخش را نادیده گرفت.
- چیزی به نام تغییر بدون درد وجود ندارد.
- نیرو محرکه جهان بر اساس احساسات است.
- مردم را بدون انتظار چیزی از جانب آن ها، دوست داشته باشید.
- به بهتر شدن امید نداشته باش؛ فقط بهتر باش.
کتاب اوضاع خیلی خراب است اثر مارک منسون، کتابی درباره امید و خیلی چیز های دیگر است. او خواننده را با این سوال هستی شناسانه، که «امید چیست» به چالش می کشد. سپس او را به تأمل درباره رابطه آن با معنا بر می انگیزد و در نهایت به طرز ماهرانه ای تصویری از چگونگی تناسب امید با دنیایی که امروز در آن زندگی می کنیم پیش چشم مخاطب ترسیم می کند.
سبک نوشتار منسون، به شکل جدیدی، تعادل نادری بین طنز، شوخ طبعی و خودیاری فلسفی برقرار می کند. منسون که تقریباً با این سبک نوشتاری ژانر خود را ایجاد کرده است، پایبندی واقعی خود به کمدی را حفظ می کند و در عین حال اطلاعات تغییر دهنده زندگی خواننده را که هم قابل تشخیص و هم جالب است، ارائه می دهد.
نوشته های او همگی با جدید ترین مطالعات دانشگاهی و تحقیقات علمی مطابقت دارند و نویسنده ارجاعات متعددی به آن ها می دهد. این ویژگی معتبر در کنار زبان ساده و لحن خودمانی منسون باعث شده علاوه بر اینکه محتوا به راحتی خوانده شود، در سطحی فراتر از سرگرمی قرار گیرد.
مارک منسن وبلاگ نویس و نویسنده کتاب مشهور، در سال ۱۹۸۴ در آمریکا متولد شد. او که لقب نویسنده شماره یک نیویورک تایمز را به دنبال انتشار کتاب «هنر ظریف رهایی از دغدغه ها» کسب کرده است، هم اکنون یکی از بزرگترین وب سایت های رشد شخصی در جهان به آدرس MarkManson.net را اداره می کند. وبلاگی با بیش از دو میلیون خواننده ماهانه و نیم میلیون مشترک، که او را به یکی از بزرگترین و موفق ترین ناشران مستقل در جهان تبدیل کرده است.
او آثار بسیاری در رسانه های معتبر چون نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، مجله تایم، فوربس، وایس ، سی ان ان، وکس و بسیاری دیگر منتشر نموده است. کتاب های مارک به بیش از ۵۰ زبان مختلف ترجمه شده و بیش از ۱۲ میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته اند. از جمله مهم ترین کتاب های تألیف شده توسط مارک منسون می توان به عناوین زیر اشاره کرد:
- شاد بودن کافی نیست
- همه چیز به فنا رفته
- هنر ظریف رهایی از دغدغه ها
- ویل
- عشق کافی نیست
ترجمه این نسخه از کتاب اوضاع خیلی خراب است، کاری است از خانم سمانه پرهیز کاری که ترجمه کتاب های زیر را نیز در کارنامه حرفه ای خود دارد:
- النور و پارک / نوشتۀ رینبو راول
- صدا هایی از چرنوبیل / نوشتۀ سوتلانا الکسیوبچ
- چراغ سبز ها / نوشتۀ متیو مک کانهی
در بخش هایی از کتاب اوضاع خیلی خراب است! می خوانیم:
شجاعت امری رایج است. انعطاف پذیری هم امری رایج است. اما قهرمانی یک روی فلسفی دارد. قهرمانان چرایی بزرگ مطرح می کنند، آرمان و اعتقادی خارق العاده که در هر شرایطی استوار باقی می ماند. برای همین است که امروزه به لحاظ فرهنگی این طور تشنه قهرمانیم: لزوما نه به این دلیل که مشکلات زیادی وجود دارد، بلکه به این دلیل که ما به وضوح، آن چرایی را که محرک نسل های قبلی بود از یاد برده ایم. ما فرهنگی هستیم که به صلح، رفاه و وسایل تزیینی کاپوت ماشین نیاز نداریم. ما همه این ها را داریم. ما فرهنگی هستیم که به چیزی بی ثبات تر از این ها نیاز داریم. ما مردم فرهنگی هستیم که به امید نیاز داریم.
دموکراسی برای انعکاس اراده مردم طراحی شده است. ما یاد گرفته ایم که وقتی مردم به حال خود شان رها می شوند، به طور غریزی از درد و رنج فرار و به سمت خوشبختی حرکت می کنند. بعد که به خوشبختی رسیدند، تازه مشکل شروع می شود: خوشبختی هیچ وقت کافی نیست. انسان به خاطر اثر نقطه آبی هرگز کاملا احساس امنیت و رضایت نمی کند. خواسته های آدم ها همگام با کیفیت شرایط شان رشد می کنند. در نهایت نهاد ها نمی توانند پا به پای خواسته های مردم پیش بروند و وقتی از خوشبخت کردن مردم عاجز شوند… حدس بزنید چه اتفاقی می افتد؟ بله، مردم نهاد ها را مقصر می دانند.
مفید بود؟
1
0
بیشتر
کمتر