نقد و بررسی
سه گانه ی نیویورک
به دنبال خواندن رمانهای کارآگاهی مدرن و متفاوت هستید؟ سهگانه نیویورک جواب جستجوی شماست. سهگانه نیویورک مجموعهای از 3 رمان است که توسط پل استر، نویسنده و کارگردان فیلم مشهور و معاصر آمریکایی، در سال 1985 تا 1987 نوشته شده است.
آثار پل استر در سراسر دنیا به بیش از 40 زبان مختلف ترجمه شده و عمدهی شهرت او نیز به دلیل نوشتن همین کتاب است. 3 رمان این کتاب به مقدار کمی به هم پیوسته هستند و اسامی آنها از این قرار است: 1- شهر شیشهای (1985) 2- ارواح (1986) 3- اتاق دربسته (1986) . که دو رمان اول را شهرزاد لولاچی و رمان آخر را، خجسته کیهان ترجمه کرده است.
استر در طول دوره نویسندگیاش برنده جوایز متعددی از جمله چندین دوره جایزهی بین المللی دوبلین و جایزه پن/فاکنر (قلم فاکنر) شده است. او همچنین در سال 1989 برای نوشتن این سهگانه موفق به دریافت جایزه فرهنگیِ ادبیات فرانسه شد.
در سهگانه نیویورک با داستانی متداول از کارگاهی که به دنبال سرنخها و حل مسئلهای جنایتکارانه است سروکار نداریم. خواننده در این کتاب با شخصیتها و کارگاههایی رو به رو میشود که بیش از هرچیزی به دنبال حل کردن پازلهای ذهنی خودشان و یافتن معنی برای زندگی هستند.
در رمان اول به نام "شهر شیشهای" نویسندهای به نام دانیل کوئین ( با نام مستعار ویلیام ویلسون) مشغول به نوشتن داستانهای کارآگاهی است تا زمانی که تماس تلفنی بسیار عجیبی با او میشود. در رمان آخر به نام اتاق دربسته شخصیت اول داستان نویسندهای معمولی است که روزی دوستش، به نام فنشاو، با او تماس میگیرد و خبر از مفقود شدن شش ماههی همسرش میدهد.
فنشاو فردی بسیار باهوش و عجیب و غریب است و همسرش نیز نویسندهای فوقالعاده بوده است. شخصیت اول این داستان اما دستنوشتههای همسر فنشاو را میگیرد و خود به چاپ میرساند تا به شهرت برسد اما ماجرا به همین سادگیها تمام نخواهد شد … این داستان انتهایی، نقطه تلاقی هر 3 رمان است که موجب به هم گره خوردن دنیاهای هر 3 داستان میشود.
پل استر در این کتاب بجای استفاده از کلیشههای سنتی داستانهای پلیسی دست به ساخت فضایی مدرن و پست مدرن زده است و با تلفیق فلسفه و گاهی طنز و انتقاد به این سهگانه، کتابی بینهایت جذاب، عمیق و روانشناسانه خلق کرده است.
از جمله آثار پل استر میتوان به دو کتاب تیمبوکتو و دفترچهی سرخ، ترجمه شده توسط شهرزاد لولاچی، و دو کتاب کپسول زمان و کشور آخرینها، ترجمه شده توسط خجسته کیهان، اشاره کرد که هر 4 اثر توسط نشر افق به چاپ رسیدهاند.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«میخواهم بدانی که دیوانه نشدهام، تصمیمات مهم را گرفتهام و با اینکه بعضیها را رنجاندم، ترک کردنشان بهترین و محبت آمیزترین کاری بود که میتوانستم انجام دهم.»
«فقط تاریکی آن قدر قدرت دارد که مردی قلبش را به جهان بگشاید و تاریکی همان چیزی است که هر وقت به آن چه رخ داد فکر می کنم در اطرافم می بینم. با این که نوشتن آن شجاعت می خواهد، اما حتی اگر بتوانم راستش را بگویم هم شک دارم خلاص شوم.»
«او همیشه از دنیا چنان که بوده لذت برده و هر چیزی را چنان که هست پذیرا شده. آنها به او گفتهاند که هر چه هستند، خودشان هستند و نه چیز دیگری.»
«نمیشود آنقدر از چیزی متنفر بود مگر آنکه قسمتی از روحمان آن را بسیار دوست داشته باشد …»
مفید بود؟
1
0
بیشتر
کمتر