سیرک شبانه
سیرک شبانه در یک نگاه
:- برنده جایزه لوکس در سال ۲۱۰۲
- جز پر فروش ترین کتاب های نیویورک تایمز به مدت هفت هفته
- برنده جایزه Alex Award از انجمن کتابخانه آمریکا
- کتابی در مورد مسابقه دو جادوگر جوان در سیرکی مرموز و رویایی
سیرک شبانه
کتاب «سیرک شبانه» یک رمان در ژانر فانتزی، تخیلی و عاشقانه و در سبک سورئالیسم است و وقایع کتاب در اواخر قرن ۱۹ در لندن اتفاق می افتد. سیلیا دختری کوچک است که شاهد حادثه تلخ خودکشی مادرش بوده است و توسط یک وکیل به پدرش، هکتور بوون، ملقب به پراسپروی افسونگر سپرده می شود. اما هکتور یک پدر معمولی نیست، کار او اجرای نمایش هایی است که به ظاهر شعبده اند. اما در باطن، آنچه هکتور مقابل تماشاگران حیرت زده خود اجرا میکند، جادو است، جادویی که در نقاب شعبده پنهان شده است. طولی نمی کشد که سیلیا نشان می دهد این استعداد را از پدرش به ارث برده است. هکتور با دیدن استعداد سیلیا در جادو تصمیم می گیرد بار دیگر با رقیب و آموزگار قدیمی خود، آقای خاکستری پوش یا (الف . ه) مسابقه ای را آغاز کند.
آقای (الف . ه) برای یافتن بازیکنی که در آینده توان مقابله با سیلیا را داشته باشد به یتیم خانه می رود و در نهایت مارکو، پسر کوچک یتیم، برای انجام این مسابقه برگزیده می شود. سیلیا و مارکو هر دو سال ها به طور جداگانه آموزش می بینند تا برای مسابقه ای آماده شوند که از ماهیت یا قوانین آن هیچ اطلاعی ندارند و حتی شرکت در آن را خودشان انتخاب نکرده اند. سرانجام موعد مقرر فرا میرسد، یک جمع کوچک هفت نفره، شامل یک معمار کارکشته، دو خواهر دوقلوی طراح، یک کارگردان و طراح تئاتر که همگی در کار خود خبره هستند، به علاوه آقای (الف . ه) و البته مارکو تحت عنوان توطئه گر در امارت لوفور جمع می شوند و سیرک رویاها را برپا می کند. سیرکی مرموز که تنها شب هنگام فعالیت می کند و سرشار از شگفتی، شعبده و جادو ست. سیرکی که در ظاهر صرفاً برای سرگرمی برپا شده اما در واقع محلی است برای رقابت نامحسوس دو جادوگر جوان.
راوی کتاب در تمام طول آن سوم شخص مفرد است. در واقع نویسنده برای روایت داستانش از تعدد راوی بهره نجسته است. در عوض داستان با پرش های زمانی روایت می شود. جا به جایی زمان ها در طول کتاب سیرک شبانه یک جابه جایی ساده از حال به آینده یا گذشته نیست. در واقع زمان حال یا گذشته ای وجود ندارد و وقایع داستان به صورت نسبتاً پراکنده در سال های مختلف بازگو می شود. این موضوع روایت از کتاب را از حالت خطی خارج می کند که برای عده ای جذابیت داستان را دوچندان کرده و برای عده ای می تواند گیج کننده باشد. اما در نهایت خطوط زمانی در یک نقطه به هم می پیوندند و نویسنده ماهرانه انسجام درونی داستان را حفظ می کند.
داستان دارای دو شخصیت اصلی و تعدادی شخصیت فرعی است. اگرچه همه شخصیت ها روند معمول خود را طی کرده و نقش خود را در داستان ایفا می کنند اما در برخی موارد نویسنده می توانست ظرافت بیشتری به خرج دهد. برای مثال رابطه ایزابل و مارکو و یا حتی مارکو و سیلیا، نیاز به پردازش بیشتری داشت. در عوض نویسنده در توصیف وقایع و مکان ها به شدت قوی عمل کرده است. جزئیات با تمام ریزه کاری ها بیان می شوند و گاهی حجم آنچه توصیف می شود آن قدر زیاد است که ممکن است حوصله خواننده را سر ببرد یا اتفاقاً او را غرق در لذت کند. ما در کتاب، بیشتر از آنکه با روند شکل گیری یک جادوی خاص دست در گریبان باشیم بیشتر با خروجی نهایی آن و توصیف دقیقی از آن جادو رو به رو هستیم. برای مثال در مورد هزارتویی که در یکی از چادرهای سیرک، توسط سیلیا و مارکو برپا شده است، ما با توصیفات نسبتاً دقیقی از هزارتو روبه رو هستیم. اما نحوه ایجاد آن یا ماهیت جادوی به کار رفته برای ایجادش همچنان نامعلوم باقی می ماند. این موضوع می تواند کتاب سیرک شبانه را به یک اثر بسیار خواندنی یا در عوض مبهم تبدیل کند که مسلما با توجه به سلیقه خواننده متغیر است.
به طور کلی اگر با خواندن کتاب سیرک شبانه و مسابقه ای که از آن صحبت می شود، نبردی مانند آنچه میان هری پاتر و لرد ولدمورت، در مجموعه «کتاب هری پاتر» رخ می دهد را انتظار داشته باشید، به احتمال زیاد روند کتاب شما را ناامید خواهد کرد، همانطور که سیلیا در یک سوم پایانی کتاب به پدرش می گوید این مسابقه بیشتر نبرد استقامت است تا مهارت. بنابراین احتمالا هیجانی را که انتظار دارید در صفحات کتاب یافتن نمی کنید، در عوض با خواندن کتاب وارد دنیای جادویی سیرک رویاها می شوید. سیرکی که نویسنده با تصویرسازی ها و توصیفاتش هر طعم، بو، مکان یا صحنه آن را تا مرز واقعی شدن در خیال شما پیش می برد.
سیرک شبانه اولین رمان نویسنده آمریکایی، ارین مورگنشترن است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و در سال ۲۰۱۲ موفق به کسب جایزه لوکس گردید. این کتاب به مدت هفت هفته در لیست پرفروش های نیویورک تایمز باقی ماند و به ده ها زبان دیگر ترجمه شد. نویسنده همچنین دومین کتاب خود را تحت عنوان «دریای بی ستاره» در سال ۲۰۱۹ منتشر کرد که مانند سیرک شبانه درباره اتفاقات و افراد و مکان های افسانه ای است. سیرک شبانه در سال 1398 توسط آقای محمدرضا شفاهی به فارسی برگردان شده و انتشارات میلکان آنرا به چاپ رساند. ترجمه کتاب در قسمت هایی به نظر نامفهوم آمده و متن آن روان نیست اما به طور کلی قابل قبول است. از دیگر آثار مترجم می توان به کتاب «افکار بارز» و «مربی تریلیون دلاری» اشاره کرد. تصویرگری کتاب اگرچه زیباست، اما ارتباط چندانی با موضوع کتاب ندارد و با تصویر نسخه اصلی آن نیز فاصله زیادی دارد. به طور کلی با نگاه به تصویر روی جلد، نمی توان محتوای درون آن را حدس زد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
این بار یکی از جعبه های روی میز را بر می دارد، جعبه ای از چوب طلا خورده با طرح پیچانی که روی در آن نقش شده. داخل آن با ابریشم سفید پوشانده شده. بوی آن مثل بوی عود است، تیز و تند و بیلی می تواند حلقه های دود دور سرش را حس کند. گرم است.هوای خشک بیابانی با خورشید کوبنده و شن هایی به نرمی پودر. گونه هایش از گرما و از چیز دیگری سرخ می شوند. حس و حال چیزی به دلپذیری ابریشم موج موج روی پوستش می افتد. موسیقی ای هست که نمی تواند تشخیص بدهد. نی لبک یا فلوت. و خنده، خنده ای با صدای زیر در هماهنگی کامل با موسیقی در می آمیزد. طعم یک چیز شیرین اما پر ادویه روی زبانش. حسی مجلل و سبک و در عین حال مرموز دارد. دستی را روی شانه اش حس می کند و از غافلگیری از جا می پرد و در جعبه را رویش می اندازد. ناگهان دود می شود و به هوا می رود. بیلی تنها در چادر زیر سپر ستارگان چشمک زن ایستاده.
رازها قدرت دارن . و وقتی با بقیه درمیون گذاشته میشن از اون قدرت کاسته میشه. پس بهتره رازها به خوبی حفظ بشن. گفتن راز ها، رازهای واقعی، رازهای مهم، حتی به یه نفر هم اونارو تغییر میده. نوشتن اونا حتی بدتره، چون کی میدونه چندتا چشم ممکنه اونا رو روی کاغذ ببینن. هر چقدر هم که آدم مواظبش باشه. به همین خاطر بهتره اگه رازی داری اون رو پیش خودت نگه داری هم برای رازهات بهتره هم برای خودت. تا حدی به همین خاطره که این روزها جادوی کمتری توی دنیا هست. جادو رازه و هرچی باشه رازها جادویی هستن و نتیجه سال ها آموزش و اشتراک گذاشتن این ها و بدتر از اون نوشتنش توی کتاب های زرق و برق دار که با گذر زمان گرد و خاک میگیرن ضعیفش کرده و قدرتش رو کم کم ازش گرفته.
وقتی آدم خودش وسط یه موقعیت باشه، سخته موقعیت رو اون طور که هست درک کنه، زیادی آشناست، زیادی راحته.
سیرک شبانه
نشر میلکان
ارین مورگنشترن
محمدرضا شفاهی
رمانتیک (عاشقانه), علمی – تخیلی, فانتزی (خیالی)
بزرگسال
رقعی
سورئالیسم
شومیز
1398
432
2
تک جلدی
9786007443842