نقد و بررسی
ننه دلاور و فرزندان او
نمایشنامه «ننه دلاور و فرزندان او» در بازه سالهای 1938 و 1939 توسط برتولت برشت نوشته شده است. برتولت برشت نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس آلمانی بود که بسیاری از صاحبنظران او را بزرگترین نمایشنامهنویس معاصر میدانستند. ننه دلاور و فرزندان او یکی از مشهور ترین نمایشنامههای برشت است که برخی از منتقدان آن را خلاصهای از افکار برشت و شاهکار او میدانستند و برخی دیگر به آن لقب بزرگترین نمایشنامهی ضدجنگ دادهاند. گرچه برشت در کارنامهی آثار خود چندین رمان و 8 دیوان شعر نیز دارد اما عمده شهرت او به دلیل نوشتن نمایشنامههایش است که تعداد آنها به بیش از 40 اثر میرسد. برشت همچنین بنیانگذار سبک تئاتر حماسی (روایی یا اپیک) در نمایشنامهنویسی نیز است.
سبک آثار برشت در آثارش واقعگرایانه و ساده و روان است. او که در نوشتن نمایشنامه صاحب سبک است، هنر و فلسفه را در آثارش درهم میآمیزد و بر خلاف برخی از دیگر نویسندگان قرن بیستم، که سعی بر پیچیدهسازی نوشتههایشان داشتند، درونمایه عمیق و گرانبهای آثارش را به سادهترین و زیباترین حالات به مخاطب منتقل میکند. همانطور که نام دوم این نمایشنامه «گزارش جنگهای سی ساله» است؛ وقایع در نمایشنامه نیز در دوران همین جنگها ( قرن 17 ام) اتفاق میافتد.
ننه دلاور مادری است شجاع و زحمتکش. او تحت تاثیر جنگ و اتفاقات پیرامون آن، مجبور به کار کردن برای زنده ماندن خود و سه فرزندش شده است و در عین حال سعی بر نگهداری فرزندانش از مشکلات جنگ نیز دارد. ننه دلاور برای امرار معاش حمل و نقل و فروش تدارک جنگی را انجام میدهد. او به تاثیر فضای ایجاد شده در دوران جنگ، فنّ کاسبی را یاد گرفته و چیزی جز سود آنی را نمیپسندد. اما از همینرو، علارغم همهی تلاشهای ننه دلاور، خود او موجب شروع روایت تراژیک و غمانگیزش میشود. اما آیا او در نهایت میتواند از سه فرزند خود مراقبت کند؟
برتولت برشت به طور کلی در این نمایشنامه قصد نمایش تقابل انسان با انسان را در بدترین حالت خود، جنگ و در فضای جنگی حاکم را داشته است. از برتولت برشت آثار نمایشی و داستانی بسیاری در ایران به فارسی ترجمه و چاپ شده است. نمایشنامههای «زندگی گالیله» (نشر نیلوفر)، «انسان نیک سچوان» (نشر نیلوفر) و «دایره گچی قفقازی» (نشر قطره) از مشهورترینِ این آثار هستند.
مصطفی رحیمی، مترجم این اثر، آثار بزرگی از ژان پل سارتر مانند «اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر» و «ادبیات چیست؟» را به فارسی ترجمه کرده است که هر دو توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیدهاند.
در بخشهایی از کتاب میخوانیم:
«وقتی پای صحبت کله گنده ها می نشینی به این فکر می افتی که منظور از جنگ، حفظ خداپرستی، حفظ عفت و عصمت، حفظ خوبی و از این حرفاست؛ اما وقتی خوب فکر می کنی، می بینی که آن ها هم دیوانه تر از من و تو نیستند. برای جیب می جنگند.»
«مادر، حالا نوبت توست که گیلاسی بزنی. زندگی این چیزها را دارد. سربازی هم از کارهای دیگر خیلی بدتر نیست. تو میخواهی از صدقهی سر جنگ نان بخوری، اما خودت و بچههایت را از جنگ کنار نگاه داری. ها؟»
– هر جا عدهی زیادی اهل فضیلت باشند، باید مطمئن بود که بعضی از کارها رو به راه و سر به راست نیست.
+ من گمان می کردم که فضیلت علامت خوبی باشد، نه علامت این است که یک پای کار میلنگد.
- وقتی فرماندهی گاو باشد و سربازهایش را به منجلاب بکشاند، بیچاره سربازها باید سر نترس داشته باشند. اسم این نترسی را می گذراند فضیلت.
مفید بود؟
1
0
بیشتر
کمتر