نقد و بررسی
نیم دانگ پیونگ یانگ
کتاب نیمدانگ پیونگیانگ جدیدترین اثر رضا امیرخانی است که در زمستان سال 1398 توسط نشر افق منتشر شد. رضا امیرخانی از پرفروشترین و پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی سالهای اخیر، به خصوص دهه 80، است که 13 کتاب را تاکنون به رشتهی تحریر درآورده است. امیرخانی فارغالتحصیل رشتهی مکانیک در دانشگاه شریف و جوانترین خلبان ایرانی لقب گرفته است اما به دلیل علاقهاش به ادبیات، نبوغاش را از دوران دانشجویی به بعد، صرف نویسندگی کرده است. دو کتاب او به نامهای نفحات نفت و ره ش در دهمین و یازدهمین دورهی جایزه ادبی جلال آل احمد، منتخب و تقدیر شدهاند.
نیمدانگ پیونگ یانگ نام چهارمین سفرنامهی امیرخانی است (با احتساب کتاب بیوتن) که گزارشیست متفاوت و نادر از 2 سفر نویسنده به کشور کرهی شمالی. سبک و نوع نوشتار و روایت امیرخانی در تمامی آثار داستانی و غیرداستانیاش بسیار خاص، روان و جذاب است. او از عنصر طنز با سبک و سیاق ادبیات قدیمی ایرانی در کتابهایش استفاده میکند و رسمالخط عجیب خود را نیز دارد. نیمدانگ پیونگیانگ نیز از این قاعده مستثنی نیست و علارغم تحلیلی بودن کتاب، متنی مانند داستانی بسیار گیرا و هیجانانگیز دارد.
کتاب از یک مقدمه و 3 فصل تشکیل شده است: الطریق ثمالرفیق! به عنوان مقدمه و 3 فصل کیمچی، قاشقچی و چیطولی. همانطور که از اسامی عجیب و غریب فصول مشخص است با سفرنامهای عادی سروکار نداریم و طنز منحصر به فرد کتاب از همین ابتدا پیداست. در مقدمهی کتاب امیرخانی از چگونگی شروع سفر ناگهانیاش به کرهی شمالی میگوید؛ اینکه چطور ابتدا سرسختانه به پیشنهاد دوستش، حسین دعایی، مبنی بر سفر رفتن نه میگفت و چطور با شنیدن اسم کرهی شمالی همهچی 180 درجه زیر و رو میشود.
در فصل بعدی، از سفر 9 روزهی نویسنده در کرهی شمالی میخوانیم که از جمعه 18 خرداد 97 تا شنبه 26 خرداد 97 طول کشیده است. او در این سفر به همراه همراهان خود، افراد حزب موتلفهی ایران، از قسمتهای مختلف حکومتی این کشور بازدید میکند. در فصل دوم که اتفاقات هفت ماه بعد از سفر اول او به کره شمالی نقل میشود، امیرخانی به تحلیلهای خود از این سفر میپردازد و داستان چگونگی دعوت شدنش توسط یکی از مقامات بزرگ کره شمالی برای سفر دومش را میگوید. در فصل سوم نیز شاهد سفر جسورانهتر و شخصیتر امیرخانی به کرهی شمالی هستیم و نیز تغییر جستجوی نویسنده از عناصر حکومتی به بررسی وضعیت مردم در این کشور.
از دیگر آثار رضا امیرخانی میتوان به کتابهای نفحات نفت، منِ او و قِیدار اشاره کرد که هر سه کتاب توسط نشر افق به چاپ رسیدهاند.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«به سیستم گرمایش آپارتمان دقت میکنم. هیچ اثری از تهویه یا کانال نیست. لولههای آب گرم از کفِ اتاقها عبور میکنند و همین ساختمان را گرم میکنند. مشکل عدم کنترل روی درجه حرارت است و تنظیمِ از مرکز که البته این سیستم گرمایش با سیستم حکومت منطبق است و هر دو فردیت را حذف میکنند! "همین دمایی که برایت از مرکز تنظیم کردهایم، مناسب است!"»
«قدرت نظامیِ ما بسیار به قدرت نرم نزدیک است، حال آنکه کرهی شمالی واقعاً به صورت سخت صاحب قدرت نظامی است. آنچه شباهتش میپنداریم، حسب اتفاق در زمرهی مهمترین تفاوتهای ماست.»
«میخندم و بهش میگویم که توریستهای ایرانی مثل چینیها نیستند که بتوانی در ستون یک به خطشان کنی. کافیست سرت را برگردانی هر کدامشان را در یک قسمت پیونگیانگ باید پیدا کنی … میخندد و میگوید مثل شما! میفهمم که از همهی حرکات و سکنات ما مطلع است. سیدمجتبی میگوید: تازه توریست ایرانی از هر دو برنامه، یک برنامه هم باید برود بازار که سوغاتی بخرد! دهانبرعکس میگوید شما چه چیزی میخواهید بخرید؟ بگویید تا برایتان تهیه کنیم. اصلاً متوجه لذت خرید نیست. بحث فایده ندارد.»
«پیونگیانگ تنها جای عالمست که هنوز در آن میتوان بدونِ ترس در محیطِ بسته و زیر سقف سیگار کشید. هیچ قانونِ منعِ استعمال دخانیاتی پاش به پیونگیانگ نرسیده است!»
مفید بود؟
1
0
بیشتر
کمتر