نقد و بررسی
گور به گور
کتاب «گور به گور» یکی از مشهورترین رمان های ویلیام فاکنر است که در سال 1930 منتشر شد. این اثر پنجمین رمان فاکنر و یکی از بهترین رمان های قرن 20 ام می باشد. ویلیام فاکنر نویسندۀ بزرگ و سرشناس آمریکا بود که به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان کل تاریخ ادبیات آمریکا شناخته می شود. ویلیام فاکنر یکی از مشهورترین و مهم ترین نویسندگان مکتب مدرنیسم در آمریکا بود. در آثار او، به طور معمول می توان استفاده از تکنیک «جریان سیال ذهن»، «غیر خطی بودن داستان» و «چندآوایی» راویان را مشاهده کرد.
ویلیام فاکنر در طول دوران نویسندگی اش برنده جوایز متعددی شده است که مهم ترین آن ها، جایزۀ نوبل ادبیات در سال 1949 و جایزۀ پولیتزر برای رمان «یک افسانه» است. همچنین یک جایزه پولیتزر دیگر نیز، پس از مرگ او، برای نوشتن کتاب «حرامیان» (غارتگران) برای او ثبت شده است.
برای بزرگداشت نام ویلیام فاکنر، کمپانی پِن PEN، هرساله جایزۀ پن/فاکنر را به نویسندگان تازه کار و خوب کتاب های داستانی اهدا می کند. ویلیام فاکنر خود چندین فیلمنامه برای هالیوود نوشته است و از بسیاری از آثار او اقتباس های سینمایی متعدد صورت گرفته است.
فاکنر عمدۀ شهرت خود را مدیون سبک تجربی رمان هایش، روایت سیال ذهن و لحن خاص نوشتاری اش می باشد. کتاب گور به گور نیز، به سبک جریان سیال ذهن روایت می شود و در ژانر «گوتیک آمریکای جنوبی» نوشته شده است. گوتیک آمریکای جنوبی یکی از زیر ژانر های ادبیات داستانیِ گوتیک است که به دلیل شایع شدن آن در آمریکای جنوبی، به این صورت نام گذاری شده است.
از جمله مهم ترین ویژگی های ژانر گوتیک آمریکای جنوبی می توان به داستان سرایی راجع نقص ها و معضلات هولناک، شخصیت های نامتداول، عجیب و گاها منزجر کننده، فضای زوال یافته و بزهکاری، خشونت و فقر اشاره کرد. رمان گور به گور توسط 15 راوی مختلف و طی 59 فصل روایت می شود!
این رمان اثری لایه لایه است که با استفاده از زبان استعاری و نمادهای گوناگون، مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و مذهبی گوناگونی را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. کتاب گور به گور روایتی است مدرن، تکه تکه و هزارتو گونه از مرگ، نفرت، خشونت و فلاکت های دنیای انسان ها.
گور به گور روایتی است از مرگ زنی به نام «آدی بوندرن». در واقع، خط داستانی اصلی رمان متشکل از روایت هایی از زویای دید مختلف از مرگ آدی است. آدی مادر و بزرگِ خانوادۀ «بوندرن» ها بود. بوندرن ها خانواده ای روستایی و بسیار فقیری هستند که سعی بر انجام خواستۀ «آدی» مبنی بر خاکسپاری اش در زادگاه خود، «جفرسون» (شهر خیالیِ معروف فاکنر) را دارند.
فاکنر در این رمان، با قلمی بی نظیر، انگیزه ها و تفکرات ذهنی خوب و بدِ افراد مختلف خانوادۀ بوندرن را مورد واکاوی قرار داده است. داستان با زمان مریضیِ شدید آدی شروع شده و با مرگ او و سفر مشقت بار و بسیار طولانیِ خانوادۀ بوندرن به شهر جفرسون ادامه پیدا می کند.
در خلال این راهِ پر از سختی و مشقت، شوهر آدی از دریافت هرگونه کمک مالی یا غذا و خدمات امتناع می ورزد. این کار او، باعث ایجاد وضعیت بسیار وخیمی برای فرزندان آدی می شود و بسیاری از مواقع، آن ها از گرسنگی و خستگی می نالند. داستان، با وقایع غیر منتظره ای، مانند شکستن پل ارتباطی به شهر جفرسون اوج می گیرد و در انتهای شرح حال راوی های متعدد داستان، به یک کلِ با معنا می رسد.
از جمله دیگر آثار ترجمه شده از ویلیام فاکنر می توان به رمان های «خشم و هیاهو» با ترجمۀ صالح حسنی و «رکوئیم برای یک راهبه» با ترجمۀ شاپور بهیان اشاره کرد.
کتاب خاضر توسط نجف دریابندری ترجمه شده است. نجف دریابندری از جمله مترجمان پیشکسوت و بسیار باسابقۀ ایرانی بود که ترجمۀ شاهکارهایی مانند «پیرمرد و دریا» از ارنست همینگوی و «بیلی باتگیت» از ای.ال.دکتروف را در کارنامۀ ادبی خود دارد.
در بخش هایی از کتاب گور به گور می خوانیم:
گاهی من یقین ندارم کی حق داره بگه فلان آدم چه وقت دیوونه ست، چه وقت نیست. گاهی پیش خودم می گم هیچ کدوم ما دیوونۀ دیوونه نیستیم، هیچ کدوم هم عاقلِ عاقل نیستیم، تا روزی که باقی ما با حرف هامون تکلیفش رو معلوم کنیم… قضیه این نیست که آدم چه کاری می کنه، قضیه اینه که اکثریت مردم چه جوری به کارش نگاه می کنن…
آدمایی که گناه به نظرشون فقط چند کلمه است، رستگاری هم به نظرشون فقط چند کلمه است…
یادم هست وقتی جوون بودم خیال می کردم مرگ پدیده ای است مربوط به بدن آدم! حالا می فهمم که فقط یکی از احوال روحی آدمه، اون هم احوال روحی اون هایی که کسی رو از دست دادند… نیهیلیست ها می گن این آخر کاره! متشرّعین می گن این اولشه! در صورتی که در واقع این چیزی نیست جز اسباب کشی یک نفر مستاجر یا یک خانوار از خونه اجاره ایش یا از شهرش…
توی همون اتاق عجیب و غریب همیشگی، باید احساساتت را بیرون بریزی تا به خواب بروی. اما قبل از اینکه خودت را خالی کنی، باید به این فکر کنی که کی هستی و درست لحظه ای که برای رسیدن به جواب تلاش میکنی، می فهمی که این تو نیستی. وقتی که به خواب فرو می روی، می فهمی که آن فرد بیدار هرگز تو نبوده ای و من هم نمی دانم کی هستم، نمی دانم این فردی که هستم واقعی است یا یک فریب.
راستش زندگی زن ها خیلی سخته. مادر خودم هفتاد و خورده ای عمر کرد؛ هر روز خدا هم کار می کرد. یک روز نگاهی به دور و بر خودش انداخت، رفت اون پیرهن خواب دانتلش رو که از چهل و پنج سال پیش داشت، هیچوقت هم تنش نمی کرد، از صندوق درآورد تنش کرد، بعد رو تختخواب دراز کشید. چشم هاش رو بست گفت بابا رو سپردم دست همۀ شما؛ من خسته ام…
مفید بود؟
0
1
بیشتر
کمتر